دوستان خیالی
آوینا از وقتی 2 سالش بود، دوست خیالی (آبام، آرتان، آرشانا) داشت. اما با مهد کودک رفتن، کم کم یادش رفت. حتی یکبار ازش پرسیدم، دخترم "آبام" کجاست؟؟ آوینا هم گفت: مامان فرستادمش رفت. ****************************** الان حدود یک ماهی هست که مهد کودک نمیره و دوستان خیالی دوباره برگشته اند. من: آوینا جان چکار میکنی؟ آوینا: من دارم با "آلاسانیا" بازی می کنم. "مامان عروسی" هم اینجاست! من: مامان عروسی کیه؟ آوینا: مامانی من غیر از تو یک مامان دیگه هم دارم اسمش مامان عروسی هست. مامان ِ آلاسانیا هست! پ.ن 1: اصن یه وضعیه! تا شرو...